.
یا علی
گشتی شهید عشق
و بر عشقت درود
پرسشی بهر شهادت گشته پیش چشم من
یک رمز و راز
و اینکه :
شهادت در روال چرخ گردونِ زمان
شهد یک شیعه ست یا شمر لعین ؟!
در ره دین است ؟ یا یک تن ز آن کم ؟ ...
باز هم نفع رقیب ؟ :
حاکمِ سرمایه دارِ غیر عادل ؟ یاعلی ؟ .
یا علی ! من قنبر تو
در هزار و چهارصد ، و سی و هفت
پرسشی دارم برای روز خود
وین روزگار
روز سلاح شیمیائی و اتم .....
شهد شهادت بهر ما
نفع است یاکلٌن ضرر ؟ ...
...
« یا علی گفتی به فریادت رسم
یا علی درمانده ام فریاد رس » !
از حاجبان پرده ی دربارِ ......ظالمان
پرسیده ای چه سان شده احوال عالمان ؟
هریک جریده به کف گشته و خموش
هریک به کنج خود بخزیده به الامان
خورشیدها همه در پشت کوه تار
خیلی ز شب پره ، عالم نما ، میان
ای سفله ای که علم نداری و عالمی
مقهور کرده حق و علم را به جهان
روحت همه به ظلمت شیطان مکدر است
جسمت فریبکار به الفاظ بی بیان
بس خُدعه ای و به تزویر و خود پرست
و این ظلم های همه روزه ات عیان
از علم روز چه دانی به کار برد ؟
بسته کمر به دفع هر آن نخبه آریان
آن رمل و جفر و خرافاتِ عین کفر
علم اند ؟ یا که خدعه و تزویر کاهنان ؟
بستی ره ترقی مردم به خدعه ات
در عین جهل و ظلم ، به ملبوس عالمان !
انداختی به مسیری که فقر مسلک ماست
ای در خرد فقیر و به دانش چو ابلهان
مرگت برای من همه فجر است و منتظَر
و این آرزو ... ، تو بر آور در این زمان
کوروش بیا !
کوروش بیا !
من که نمیدانم که ئی ؟
گویند غیرت داشتی ...
... امٌا نه آنکه در خِرَد ، خود را خدا پنداشتی !
کآنروز چون امروز هم
هر حاکم خرده توان ،
خودرا خدا پنداشتی ! : ( من عقل کلٌ عالمم !!! ) ...
کوروش بیا !
من که نمیدانم که ئی
گویند دانائی تو عین توانائی بُده ست
آینده بین و هر زمان ، اندیشه ی آینده را
آنکه بسازد زندگی
و نه بکوبد هر سرا...
کوروش بیا !
من که نمی دانم که ئی
گویند امٌا بوده ای : یک قهرمان ، شاه جهان !
ای که جهانشاهی به تو
زیبنده بود
و فخر ما
کوروش بیا
دانم که ئی
تو قهرمان عالمی
با اینهمه :
یک راستگو
یک دادگر
یک مهربان ؛ حتی برای دشمنان !
« آنکه بسازد زندگی ، و نه بکوبد » بنده را !
یک پهلوان !
پیغمبری کوروش !
بیا !
محمد گر همی دانست که تو در تحت نام او خرافاتی همی بافی و نامش شعر بگذاری !!! ، چه درد آور ! چه اشک آور ! ، تنفر از جهان و زندگی با این بهانه یا بهانه های مهمل عقده مندانه چو دیوانه ، سراسر وهم و یا توهین و تهمت بر جهان خوبِ اللهِ صمد که « دوست دارد هرچه زیبا هست » ، نه امثال تورا از سنگ خارا زاده ای بی دودمان فاقد ز فرهنگ صحیح و از ادب ، اخلاق ، چون جرثومه ای از عفن و عقده ، دشمن مردم که می خواهد جهان را پر زجنگ و کشت و کشتار و فریب و خدعه های رنگ اندر رنگ ، حریقیدر بنِ خانه ، چه کشتن ها ، سراسر در فریب یک بهشت بعدی و آن زندگی که میتوانست داشت هر عبد خدائی با عبادت ، با سلامت ، در همین دنیا به مفهوم سعادت ، که ایضا" شد ، نزولش داده آن ذات خداوندی به رحمان و رحیمیِ خودش تا زندگیِ ما بود شیرین ؛ نه آنچه را که خواهی تو ، و امثال تو : بدبختی ، نگونبختی و ذلٌت محض موهومات پست از یک وجودِ خون طلب !، تاراجگر ، رذل و لش و مردمکُشِ جاهل ! به تو نفرین ! به تو نفرین ! که گر پیغمبرت دانست این پستی به نزد تو ، و یارانت ، به ظاهر یک حسینی لیک سفیانی - یزیدی همچنان شمر ی و یا خولی ... ، فرستادی علی (ع) با ذوالفقارش محض آن « خرگردنِ » موصول ِ یک تن با سری معلول و وهم آجینِ ضحٌاکی ... ، به تو نفرین ! به تو نفرین ! مبارک باد میلاد محمٌد روز سقط تو ! . ! .
یا حسین (ع) شهید
سالروز شهادت میرزا محمد فرخی یزدی
شاعری هندی بنام بلرام شکلا شعری در مدح حضرت علی (ع) سروده است که امروز با این مطلع در بزرگترین سایت خبری ایران منتشر شده است :
به من رساند نسیم سحر سلام علی
برهمنام که شدم چون عجم غلام علی
باوجود آنکه قول داده بودیم که دیگر شعر نگوئیم تا سایتداران بزرگ شعر فارسی ناراحت نشوند در برابر مرام امام علی (ع) و دریای وجودی وی طاقت نیاوردیم و بالبداهه پاسخی به شاعر شیرین سخن هندی سرودیم که چند بیت نخست آن در اینجا می آید :
رسانده است نسیم سحر سلامِ علی
غلامش اند همه پیروی امام ؛ ولی
نه از عجم ، و نه هندو و یاعرب ، بلکه
تمام مردم دانا ، به یک کلام ، بلی !
علی نه منحصرِمن نه خاص شیعه ی اوست
نهاده است مرامی به کلٌ و عام ، علی ...
موج نو ، دروغ ، سوء استفاده و انحرافی بسیار بزرگ و خطرناک
در جریان شعر معاصر ایران ؟
موج نو ،
دروغ ،
سوء استفاده
و انحرافی بسیار بزرگ و خطرناک
در جریان شعر معاصر ایران ؟
به صورتی جدٌی و عملی طرفدار تحول و توسعه ی فرهنگ ایرانی ، ادبیات فارسی و بنابر این یکی از عناصر اصلی آن که شعر باشد ، هستم . ابدا" معتقد نیستم که میبایست شعر کهن از میان برود .؛ منتهی به شدت معتقدم که میبایست ازتحجر ، جمود ، خمود ، و چند و چون های آن کاسته شود ( تا به خصوص سبب قرار گرفتن ان در موضع ضعف ؛ و جایگزین شدنش توسط شعرهای اساسا" غربی نشود ) . شعر نیمائی را می پسندم و امٌا در مقابل شعر سپید ، و به اصطلاح « شعر موج نو » چیزی جز پرسش هائی اساسی و متعدد ندارم که بعید می دانم فرهیخته ای حقیقتا" شاعر در این زمینه وجود داشته باشد که صادقانه پاسخگو شود ( و البته که بنده هم تحت هیچ شرایطی ، به دلیل بیماری قلبی ، قادر به جدال و نزاع ادبی نیستم ) .
1 - آیا موج نو محارب با خدا و معتقد به « واقعیت برتر » یا همان وجود برتر است که روبسپیر به جای خدا قائل شده است .
2 - آیا موج نو حاصل روانپریشی ، افسردگی و خودباختگی مردمی درد مند از نابسامانی های اجتماعی ، مجادلات و مبارزات و جنگ و ستیز ها است ؟ .
3 - آیا موج نو به نحوی حاصل نومیدی در مبارزه با مشکلات و مصائب زندگی و بنابر این پوچگرائی ( ادبیات سیاه ) است ؟ .
4 - آیا موج نو برعلیه هرکونه محصول علم و عقل و منطق در جامعه ، هنجار ها ، قواعد و قوانین ، و ارزش های اجتماعی و فرهنگی و به خصوص مذهبی است ؟ .
5 - آیا موج نو بر علیه منافع مادی - اقتصادی ؛ و به همین دلیل به نوعی مورد حمایت کمونیسم - سوسیالیسم سابق متمرکز در مسکو و کمونیست - سوسیالیست های فرانسه است ؟
6 - آیا موج نو در راه لاقیدی ، لاابالی گری ، تفنن و به مسخره کرفتن زندگی و رهبران زندگی اقتصادی - اجتماعی است ؟ .
7 - آیا موج نو فارغ از هر گونه اصول و احکام مذهبی و اخلاقی عملا" به هرزه نگاری و تشویق هرزگی می انجامد ؟.
8 - آیا موج نو حتی با معیار های زیبائی مخالف است ؟
9 - آیا اساس تفکر موج نو بر اساس توهم و خواب و خیال ... است ؟
10 - معنا و مفهوم لیبرالیسم مطلوب و هدف نهائی موج نو و شعر های موج نو چنین است ؟
تعداد صفحات : 2
. علي رضا آيت اللهي alireza ayatollahi متولد 1324 . دارای تحصیلات ادبیات در ایران ، زبان و ادبیات و فرهنگ و تمدن در اکس آن پرووانس فرانسه ، علوم اجتماعی در ایران ، معماری در ایتالیا ، شهرسازی در اسپانیا ، و مدیریت دولتی ، و دوره های دکتری آمایش سرزمین ، مردم شناسی - جامعه شناسی و اقتصاد در دانشگاه اکس - مارسی . فعالیت سردبیری ماهنامه علمی - هنری ، سرویراستاری ادبی ، فنی و علمی در متون اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی . سردبیری ماهنامه مجلس . آموزش آئین نگارش به مدیران کشور ، آموزش ادبیات فارسی در دانشگاه ( عضو هیئت علمی سابق دانشگاهها ) . دارای بیش از دویست تالیف و تصنیف ( استاد سابق پژوهش ) . هم اکنون : پژوهشگر آزاد . شعردوست ، شعرشناس و کمی هم شاعر و منتقد ! .